سفارش تبلیغ
صبا ویژن

honarruziran

نویسندگان مشهور اما خیلی عجیب --- قسمت اول

    نظر

شما هم قبول دارین که نویسنده‌ها، آدمای خیلی عجیب هستن! صرف این همه وقت تو زندگی و رفتن تو دنیای خیال، مهمترین فاکتور  شگفت انگیز بودن اونهاست. اما تا اینجا که اوکیه و خیلی هم جالب؛ اونجایی داستان پیچیده میشه که این غریبگی در زندگی روزمره ظاهر می شه و معمولا هم در هم نامناسب ترین لحظات!!!

این مطلب که برگرفته از اینجا است، چند تا نویسنده ی واقعا عجیب رو در دنیا بهتون معرفی میکنه و میگه چرا مثل آدمای معمولی نبودن. بریممممم که داشته باشیم نویسنده های معروفی که با چاپ کتاب معروف شدن اما با شخصیتشون خیلی مشهورترن جالب بود


1.  BRAM STOKER

برام استوکر پدر خون آشام مدرنه و مشهورترین اثرش دراکولا است. اما او همچنین یک تئوری پرداز عظیم توطئه بود. طوریکه کاملاً متقاعد شده بود که مشهورترین ملکه انگلیس یک متقلبه و زن هم نیست. یعنی چی؟

استوکر برای توضیح جزئیات اعتقادات خودش، Famous Imposters را نوشت و در اون به برخی از رازهای مرموز که تو گزارش های مختلف تاریخی درباره حکومت الیزابت اومده اشاره کرده.

مثلا میگه الیزابت واقعی در کودکی مرده و وقتی فرمانداربریتانیا با پدرش روبرو میشه، پدر الیزابت تصمیم میگیره که یک نفر رو به عنوان فرزندش به اون معرفی کنه. او تنها تونست در زمان کوتاهی که داشت یک نفر رو که مناسب باشه در نزدیکی ش پیدا کنه: یک پسر جوان.

فرماندار نگاهی به کودک میندازه و تایید میکنه که اون الیزابته و اینجوریه که ادامه ی زندگی اون پسر در نقش الیزابت زیر لباسهای سنگین و آرایش های مبدل میگذره تا حقیقت برای همیشه پنهان بمونه. این ادعا وقتی مطرح میشه که شایعاتی در قرن نوزدهم مبنی بر اینکه بدن شاهزاده خانم پیدا شده، بالا میگیره.

من همینجا از آقای استوکر ممنونم بابت اینکه به طور عجیبی نگران اون چیزیه که زیر لباس ملکه ی انگلیسه!گیج شدم



2.  THE MARQUIS DE SADE

مارکی دوساد به دیوانه ی پاریسی مشهوره. و جالبه بدونین که کلمه سادیسم از نام این نویسنده گرفته شده‌.جالب بود

مارکی بیچاره اونقدر عجیب بود و کتاب هاش چنان جنجال برانگیز بودن که حتی خانواده اش تا دهه 1940  اونو تو زندگی شون  به خاک سپردند و فرانسه هم آثارشو تا سال 1957 ممنوع کرد. 
رمانهای فلسفی-سادومازوخیستی مارکی دوساد، ترویج دهنده ی آزادی بی قید وبند یا به عبارت دیگه هرزگی و بی بندوباریِ بی لجام و افسارگسیخته ای بود که به نبرد با اخلاقیات، مذهب و قانون میان با این اعتقاد که بالاترین هدف و سرچشمه ی اعمال انسان لذت است!

خلاصه وقتی محققان شروع به کاوش تو زندگیش کردن، یه سری حوادت تکان دهنده رو کشف کردن. این نویسنده ی عجیب غریب  سال 1814 تو حبس درگذشت. اونچیزی که منجر به زندانی شدنش شده بود هم خیلی تاریکه. این ماجرا برمیگرده به واقعه ای در سال 1763، وقتی این دوست نویسنده مون یک روسپی رو زندانی میکنه و در حالی که کلی  شلاقش میزنه، اون رو به صلیب میکشهگریه‌آور و باز تو سال 1768 ، یه بنده خدای دیگه روشلاق می زنه و تو موم داغ غرق میکنه(چررررررا؟؟؟؟عصبانی شدم!)

اما عجیب تر از اینم بوده ...

توی جایی به نام لاکوست ایشون و دستیارش به همراه همسرش!گیج شدم 5 تا خانم و یه آقا رو زندونی میکنن تا هرچی تو خیال و تصوراتشون دارن رو پیاده کنن.

اما، امااااا... عجیـــــــــبت تر از همه ی اینا، روابط نویسنده ی لطیفمون با همسرشه. تاریخ میگه اون با همسرش که اسمش Pelagie بود، از همه نظر یه رابطه ی دوستانه و مشفقانه داشته. اون حتی همسرش رو"بچه گربه آسمانی" خطاب میکرده! مشکوکم

زیبا نیست؟؟!!! 


خب چون حجم اعجاب انگیزی نوشته رفت بالاخسته کنندهبقیه ی نویسنده های مجنون رو توی پست بعدی معرفی میکنم بهتون. تبسم

تا بعد...